Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-30@07:01:02 GMT

پدرانه‌های یک رهبر| آرام جان همسرتان باشید

تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۹۵۰۰۶

پدرانه‌های یک رهبر| آرام جان همسرتان باشید

گروه زندگی- مژده پورمحمدی: چه لحظه شیرینی است زمانی که توصیه‌های رهبرمان برای تحکیم خانواده و تعالی زن و شوهر را با یک مشاور خانواده در میان می‌گذاریم و ایشان از آن توصیه ها استقبال می‌کند و آنها را مطابق با آموخته‌ها و تجربیاتش در حوزه زندگی خانوادگی می‌داند. اگر از خواننده‌های دایمی ما باشید می‌دانید که مدتی است هر هفته ذیل عنوان «پدرانه های یک رهبر» با هم نظرات رهبر معظم انقلاب را درباره ازدواج و زندگی خانوادگی مرور می‌کنیم و حول و حوش آن، گفتگو می‌کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امروز هم بر همین منوال، همراه می شویم با جملاتی که درباره نقش آرامش گری زن و مرد برای یکدیگر بیان شده اند.

تلاطم گریزناپذیر

رهبر معظم انقلاب در جلسه عقد زوج‌های جوان می‌فرمایند: «انسان در تلاطم‌های زندگی که ناشی از برخوردهای ناگزیر است، به دنبال یک فرصت می‌گردد تا به آن پناه برد. اگر یک زوج باشند در این تلاطم‌ها به یکدیگر پناه می‌برند، زن به شوهرش پناه می‌برد و شوهر هم به زنش پناه می‌برد. مرد در کشاکش زندگی مردانه خود، احتیاج به یک لحظه آرامشی دارد تا بتواند راه را ادامه بدهد. زن هم در کشاکش زندگی زنانه خود با بحران‌ها و با تلاطم‌هایی مواجه می‌شود. چه در محیط بیرون از خانه مشغول تلاش و فعالیت و کارهای گوناگون سیاسی و اجتماعی و ... باشد یا در داخل خانه مشغول باشد که زحمت و اهمیتش کمتر از کار بیرون نیست.»

وجود تلاطم در زندگی ما انسان ها امری اجتناب ناپذیر است. ساخت و بافت وجود ما و اقتضائات زندگی در دنیای مادی، وجود تلاطم را تبدیل به امری طبیعی می کند. بنا به فرمایش رهبرمعظم انقلاب «انسان که ماشین نیست، انسان روح است، انسان معنویت است، انسان عواطف و احساسات است». این چنین است که در زندگی روزمره دچار بالا و پایین و فراز و نشیب می‌­شود. هیجانات عاطفی مختلف به سراغش می آید، غم، عصبانیت، شادی، کسالت روحیه و ... . این تلاطم طبیعی، البته آزاردهنده است و انسان مثل دریای ناآرامی که موج هایش را به ساحل می کوبد، نیاز به یک عنصر آرامش بخش دارد.

هستم اگر می روم

« مرضیه مدنی فر»، دکترای تخصصی مشاوره و مشاور خانواده با اشاره به این بیان  رهبرمعظم انقلاب که می فرمایند « این سکونت، این آرامش، به معنای آرامش در مقابل حرکت نیست، حرکت خوب است؛ این به معنای آرامش در مقابل تلاطم است.» تشریح می‌کنند که «قرار نیست زن و شوهر ریشه تلاطم طرف مقابل را از بین ببرند، به عنوان مثال مرد به همسرش بگوید دیگر با فلان همسایه که دلگیرت کرد رابطه نداشته باش یا زن به شوهرش بگوید کارت را عوض کن تا دیگر این تنش ها را نداشته باشی. قرار نیست همسران موجب سکون به معنای عدم پویایی شوند. حرکت هست، تلاطم هم اقتضاء آن است و زن و مرد پس از آن آشفتگی، موجبات آرامش یکدیگر را فراهم می‌کنند».

آیین همسرداری

بسیاری از زن و شوهرها، در ابتدای زندگی مشترک، راه های آرامش بخشی به همسرشان را نمی دانند. سعیده و محمدحسین، یکی از این زوج ها بودند. سعیده می‌گوید «اوایل زندگی مان، گاهی من به دلیل دوری از خانواده و زندگی در شهری دیگر، بسیار دلتنگ می شدم. تمام طول روز منتظر بودم تا محمدحسین از سرکار بیاید و از تنهایی به درآیم. گاهی که او دیرتر از معمول به خانه می‌آمد، من آنقدر ملتهب می‌شدم که به محض ورود محمدحسین به خانه، گریه ام می‌گرفت. انتظار داشتم وقتی او مرا در این وضعیت می‌بیند، در آغوشم بگیرد و آرامم کند. اما برعکس محمدحسین یک احوالپرسی ساده می‌کرد، علت گریه ام را می پرسید و بعد توصیه می‌کرد که با مادرم تماس بگیرم تا آرام شوم. خودش هم در سکوت کارهایش را می‌کرد. از آن طرف، گهگدار پیش می آمد که محمدحسین کاملا در خودش فرومی رفت، با من حرف نمی زد و در برابر پرسش های من، سعی می‌کرد وضعیت را عادی جلوه دهد و من به مرور متوجه شدم که وقتی چیزی او را آشفته می‌کند و ذهنش مشغول می‌شود، چنین رفتاری بروز می‌دهد. من برایش چای می‌ریختم، سعی می‌کردم شوخی کنم، پیشنهادهای تفریحی و نشاط آور بدهم اما او انگار می‌خواست من را از خودش دور کند و این آزرده ام می‌کرد».

دکتر مدنی فر لازمه  آرامش گری زوجین برای یکدیگر را، آموختن مهارت های این آرامش گری می‌داند. اولین گام در کسب این مهارت، به دست آوردن شناخت کافی از همسر است. ممکن است یک خانم در زمان تلاطم درونی، نیاز داشته باشد تا همسرش با مهارت خوب گوش کردن، همدلی و گفتگوی موثر او را آرام کند. یا یک آقا وقتی آشفته است، نیاز به آرامش محیط خانه، منظم بودن فضا و عدم صحبت درباره منشا ناآرامی اش داشته باشد. هیچ نسخه روانشناسانه از پیش آماده ای در این زمینه وجود ندارد و می طلبد که همسران با یک ذهن جستجوگر و بدون پیش فرض، تلاش کنند تا اولا علایم آشفتگی همسرشان را بشناسند و بتوانند متوجه شوند که چه واکنش هایی از او به معنای التهاب درونی اش است؛ و ثانیا عناصر آرام کننده او را پیدا کنند. تنها قدم زدن، گفتگو کردن و همدلی گرفتن، حضور در محیط شاداب خانه، نوشتن دغدغه ها روی کاغذ، خوردن یک نوشیدنی و ... می توانند برای افراد مختلف، آرامش زا باشند. همسران می‌توانند در این زمینه با هم گفتگو کنند و به سعی و خطا بسنده نکنند، یک گفتگوی همدلانه برای شناخت بیشتر. گام بعدی، کسب مهارت است. زوجین احتمالا برای مواجهه مطلوب با یکدیگر، نیازمند مهارت هایی همچون خوب گوش کردن خواهند بود که باید برای کسب این مهارت ها تلاش کنند.

تفاهم یا سوء تفاهم؟!

اکنون که بیش از ده سال از آغاز زندگی مشترک سعیده و محمدحسین می‌گذرد، سعیده با مرور آن روزها گاهی خنده و گاهی گریه اش می‌گیرد! او می‌گوید: «وقتی دلگیر و به هم ریخته می شدم و محمدحسین آن طور که انتظار داشتم با من برخورد نمی‌کرد، به او می گفتم اگر نمی‌توانی به من محبت کنی تا آرام شوم، حداقل حرف دیگری بزن، سکوت نکن که همه غم‌های عالم روی دلم بریزد. و محمدحسین در جواب می‌گفت من نمی‌خواهم با سوال پیچ کردن، تو را آزرده کنم. به تو فرصت می‌دهم تا خودت افکارت را جمع و جور کنی. دقیقا همین حرفش من را به شدت برافروخته و آشفته تر می‌کرد».

«آرامش پذیری» تعبیر قابل تاملی است که مرضیه مدنی فر به کار می برد. اینکه فرد متلاطم، خودش هم برای آرامش تلاش کند و پذیرای سبک آرامش بخشی همسرش باشد. حتی اگر همسرش خیلی ناشیانه عمل می‌کند، او حس توجه و علاقه مندی و حمایت گری را از همسرش دریافت کند و بر همین وجه مثبت، تمرکز کند تا آرام شود.

روز از نو

محمدحسین هم خاطرات جالبی دارد. او می‌گوید: «ما پس از گذشت مدتی از زندگی مشترک، توانستیم قلق های همدیگر را بفهمیم و برای حال خوب طرف مقابلمان تلاش کنیم. اما وقتی پای فرزند اولمان به خانه ما باز شد، دوباره روزهای سخت هم آمدند. روزهای بسیاری پیش می آمد که من خسته از کار بیرون و طی مسیر طولانی، به خانه می رسیدم و انتظار داشتم آرامش نسبی در خانه برقرار باشد. دلم می خواست سعیده با یک نوشیدنی خنک از من استقبال کند، کنارم بنشیند و شنوای حرف های من باشد، اما سعیده آشفته و خسته از ساعت ها نگهداری نوزادمان، منتظر بود من برسم، بچه را به من بسپارد، کمی گله و شکایت کند و بعد برود اندکی بخوابد. مدتی طول کشید تا ما توانستیم دوباره به یک رابطه آرامش بخش دوسویه برسیم».

دو دریای خروشان

رهبری در بخشی از بیانات شان می فرمایند:«وقتی که زن و شوهر در پایان کار روزانه یا در وسط روز به هم می‌رسند و همدیگر را می‌بینند، هر دو از هم توقع دارند که توانسته باشند محیط را شاد، سرزنده، قابل زیست و رفع‌کننده خستگی ساخته باشند. این توقع به جایی است اگر چنانچه بتوانید این کار را بکنید زندگی شیرین می‌شود.»

دکتر مدنی فر با اشاره به موقعیت هایی که زن و مرد هر دو متلاطم و ناآرام هستند، می‌گوید: «هرچند زن و شوهر هر دو آشفته و نیازمند آرامش بخشی هستند، اما جالب است که آنها می توانند در همین وضعیت هم طبیب احوال یکدیگر باشند. جنس نیازهای آنها با هم متفاوت است و بطور خدادادی و فطری طرف مقابل آنچه را که همسرش نیاز دارد، داراست. زن حتی در زمان تلاطم، می تواند عاطفه دهنده باشد و مرد می‌تواند تکیه گاه و حمایتگر همسرش شود. این چنین است که با استفاده از گفتگو و رسیدن به یک هماهنگی، آنها می توانند همیشه پناه یکدیگر باشند. نکته قابل توجه اینجاست که حتی در زمان عدم حضور فیزیکی همسر، باز هم یاد و خاطره اش و سایه حضور پرمهر یا حمایت گرش، می تواند دل آرام زن یا شوهر باشد.

سعیده با لبخند از تجربه مثبتش می‌گوید: «ما بعد از مدتی به این قاعده رسیدیم که وقتی محمدحسین به خانه می آید، من حتی اگر خسته و کلافه هستم، به استقبالش بروم و مدت کوتاهی به او فرصت بدهم تا با یک نوشیدنی، حتی یک لیوان آب،  و چند دقیقه استراحت، خستگی اش فروکش کند. بعد دیگر من ساعت ها وقت دارم که از سختی های طول روز برایش حرف بزنم، شرح دلتنگی هایم را بدهم، از او در نگهداری فرزندمان کمک بگیرم و یا بخوابم. البته این قرار را هم گذاشته بودیم که در مواقع نادری، اگر من خیلی بی رمق و به هم ریخته بودم، همان اول این موضوع را اعلام می کنم و محمدحسین باید تلاش کند با محبت و خدمات رسانی، آرام جان من شود».

رهبر هم در این بیان شان بر آسیب پذیری بیشتر زن در مواجهه با تلاطم ها، صحه می گذارند. « حالا زن در این کشاکش به تلاطم‌هایی برخورد می‌کند و چون روح او ظریف‌تر است بیشتر به آرامش، به آسایش، به تکیه کردن به یک شخص مطمئن احتیاج دارد، او کیست؟ او شوهر است».

دکتر مدنی فر به ما یادآوری می کند که زن و شوهری می توانند آرامش بخش یکدیگر باشند، که توانسته باشند تلاطم های بین خودشان را مدیریت کنند و یک روج متعارض نباشند. اگر رابطه همسران سرد یا پرتنش باشد، آنها نه تنها نمی توانند یکدیگر را آرام کنند، بلکه رابطه شان خود ایجادکننده تلاطم است. اینجاست که لازم می شود زن و شوهر تلاش شان را برای فائق آمدن بر تعارض بین شان بکنند و نگذارند زخم های بین شان، کهنه و چرکین شود.

در همین رابطه رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: « محیط خانواده محیط آرامش است.  این عاطفه‌ای که در زن و مرد نسبت به هم وجود دارد، به این آرامش درونی کمک می‌کند.  ... انسان گاهی در زندگی‌اش دچار تلاطم می‌شود. همسر، یک آرامش به انسان می‌دهد که متلاطم نباشد. این در صورتی است که فضای خانه، فضای متلاطمی نباشد».

و نهایتا نکته پایانی دکتر مدنی فر در این رابطه است که: «نقش خودتان را در رابطه با همسرتان، حل کننده چالش او ندانید و در محتوا گیر نکنید. قرار نیست شما مشکل همسرتان را حل و فصل کنید. کافی است آرامش بخش او باشید».

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: رهبر معظم انقلاب مطلع عشق آرامش آرام همسر آرامش بخش زن و شوهر تلاطم ها زن و مرد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۹۵۰۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر

زن جوان وقتی یک روسری قرمز رنگ و عروسک دخترانه در خودروی همسرش پیدا کرد برای طلاق به دادگاه خانواده رفت.

به گزارش مشرق، مقابل یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بی‌قراری قدم می‌زد چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.

به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.

قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!

ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.

چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.

قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟

آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.

آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.

ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.

قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی

دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل می‌کند. در این پرونده می‌بینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه می‌داد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق می‌کرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمی‌شد اما با ساده‌انگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.

با این حال زوج‌های جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پل‌های پشت سر را خراب می‌کند.

منبع: روزنامه ایران

دیگر خبرها

  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • رازگشایی از ۷ علت ابتلا به سرطان
  • رویای خرید برای تهرانی‌ها / ۵ میلیارد بدهید، صاحب خانه شوید
  • (تصاویر) این زن زندگی خود را وقف گربه‌ها کرد
  • اگر از زندگی خسته و کلافه شده‌اید بخوانید
  • نمایشگاه شهدا سمنان برای بازدید رهبر معظم انقلاب آماده می‌شود
  • سکوت جامعه آرامش قبل از طوفان است /حکومت پس از جنبش مهسا به رویه سابق برگشت / زندگی گراها فاقد توانمندی برای ایجاد سامانه های جدید قدرت هستند
  • فیلم| ماجرای حضور رهبر انقلاب در خانه شهید شیرودی | خبر مهمی که رهبر انقلاب از رادیو شنید
  • اعجاز سنگ نمک را بدانید تا از بلای مختلف و انرژی‌های منفی به دور باشید | خود را به آرامش دعوت کنید
  • ببینید/ ماجرای حضور رهبر انقلاب در خانه شهید شیرودی